استاد مسعود

استخدام و موادمخدرسیاست اشتباه آمیز در مورد کشت و سیاست درمورد مبارزه علیه مواد مخدر( این مقاله در کابل به نشر رسید و ادعای من چنین بود )

نشر دوباره – کانادا وانکوور – لنگلی

علم اقتصاد هیچگاهی مانع تولید کالای شده نمی تواند , برای آنکه من علم اقتصاد را علم تولید و فرا تر از آن علم پیمایش تولید می دانم با وجود آنکه با تعریف های دیگری این علم نیز سری سازگاری دارم و می دانم که می تواند این علم را چون علوم دیگر از بعد های متفاوتی به تعریف نشست . ولی این علوم دیگر است که بود و نبود تولیدات را در محدوده های معین قرار می دهد و برای آن تولید آن چوکات های که آنرا قانون می نامند به وجود می آورند و به این سبب هر آنچه در میان این محدوده می آید تولیداش را روا و هر آنچه بیرون است , ناروا می پندارند .
تولید در علم اقتصاد از ترکیب عوامل چون زمین , کار و سرمایه پدید می آید که امروزه مدیریت نیز به آن افزوده اند و ترکیب این عوامل به وجود آورنده کالا ها اند . در این مورد اندازه و چگونگی ترکیب این عوامل بحث کلیدی و محوری است که هر اقتصادانی که روی مکث دارد . فرآورده ترکیب این عوامل که برای رفع احتیاج عرضه می شود در محدوده های که سیاست و اجتماع برایش می سازد چگونگی کارائی خود را می یابد .
از بحث کوتاه به این دید رسیدیم که هر کالای تولید شده با وجود که از نگاه اقتصادی ناشی از ترکیب معقول بوده باشد در تعداد از موارد تمی تواند راه خود را به سهولت به بازار باز کند و مجبور می شود از راه دیگری بیرون از محدوده های سیاسی و اجتماعی در پشت پرده ها , در فرایند تبادله بازی کند . که آنرا تولیدات غیر قانونی می نامند با وجود آنکه می تواند پول ساز تر از هر کالای دیگری باشد . اکونومیست ها با گفته های بالائی من سر سازگاری ندارند , آنان هر تولید را در معیار مفاد می ریزند و پول ساز ترین کالا که دارای زیان با پایه کوچک باشد, بهترین تولید می دانند . برای این گروه از اقتصاددانان باید همه مسایل در علم اقتصاد صرف باید از دید اقتصاد نگاه کرد و با سیاست , تاریخ , اجتماع , ادبیات , روانشناسی , جامعه شناسی , جغرافیه و سایر علوم موثر در تصمیم گیری های اقتصادی جبرا وداع گفت ؛ زیرا این اقتصاد است که علوم دیگر را وادار می کند تا خود را مطابق رویداد های اقتصادی آماده و هم بازی سازند . این استد لال هم از خود منطقی دارد برای آنکه تولید که ترکیب از عوامل است برای تولید کارائی خود را داشته است ؛ ولی دلایل دیگر برای این منطق اقتصادی سوالیه های را می گذارد که امروز در تمامی گوشه های از دانشگاه ها و پوهنتون ها بحث های داغی را ساخته است .که این استدلال را امروز دانشمندان , تصویر ناکاره ی اقتصاد می دانند و تحلیل اقتصاد ی را بدون بخش های زنده گی و بصورت مجرد ناممکن می شمارند .
تولید مواد مخدر , کشت کوکنار :
تولید مواد مخدر از دیر زمانیست که دامن بشر گرفته است و با وجود چهره زیبا سرنوشت نا زیبا را برای آدمی رقم می زند . از زمانه های قدیم تریاک و شراب و کوکنار با بشر بوده اند ولی همیش به چشم تولید بد دیده نشده اند و گاهگاهی برای نجات آدمی به کار رفته اند و تعداد را از مرگ نجات داده اند . ابو علی ابن سینا دانشور شهیر کشور در کتاب قانون از این مواد به عنوان ادویه یاد نموده است ؛ پس عملکرد های آدمی در استفاده از این مواد و موارد به کار برد این مواد می تواند که رقم خوب و بد را در سرخط این مواد حک کند .
مواد مخدر که با حرکت سرمایه و سرمایه گذاری پا به عرصه ای وجود می گذارد خود سود آور می شود و بنیاد سرمایه های سیاه را می گذارد که خود نیروی کار وسیع را در چوکات استخدام به اصطلاح من عجیب , به کار میگیرد .از این سبب من این استخدام را نیز مانند قشر بندی بالائی می توانم گاه استخدام مطلوب بنامم و گاه آنرا در قالب یک استخدام غیر قانونی و نا مطلوب .
تولید موا د مخدر که از یورش بر سکتور زراعت می آغازد و بنیاد زراعت انسانی را بر باد ای باد می دهد با خود نظم استخدام را در این سکتور نیز از ریشه دگرگون می کند و کار گر زراعتی را نه با وسایل تولیدش بل با خانواده اش به خدمت می گیرد و فراتر از آنکه کارگران را عادت کشت کوکنار با گل های زیبا می دهد که بیرون رفتن از این چنگال کاری دشوار پنداشته می شود .
تولید کوکنار که زراعت را برای مواد مخدر به خدمت می گیرد در حلقه های بیرون از زراعت در فابریکه ها و دستگاه های خورد وبزرگ تولید مواد مخدر کارگران صنعت تولید مواد مخدر را به گونه ای هیروئین , کوکاهین کراک و انواع دیگر مواد مخدر و هم چنان موا د بی هوش کننده که برای جراحی حیاتی است , آماده می سازد و چه عجب که به زود ترین فرضت این کارگران به کارگران ماهر از آب در می آیند و کار پر ثمر را برای آنانکه سرمایه گذری نموده اند انجام می دهند .
استخدام در کشت کوکنار و تولید موادمخدر از نگاه ها ی متفاوت می تواند مسئله بحث باشد . می خواهم این بحث را از دو نگاه کنجکاوی کنم :
1- بیایید این مسئله را مانند دیگران از دیگاه اینکه این مواد ” بد ” است مورد اندیشه گردی قرار دهیم و همه را از زاویه های نکته های منفی کشت وتولید مواد مخدر بنگریم .
کشت کوکنار و تولید مواد مخدر سرمایه لازم دارد , زمین را باید برایش آماده کرد و کارگران را برایش استخدام کرد و کارهایش را باید مدیریت نمود . این مواد حرکات را جالبی را در مورد هرسه عامل تولید به نمایش می گذارد : سرمایه را به سرعت باد افزایش می دهد , رنت یا اجاره زمین را به حد غیر قابل تصوری بالا می کشد ؛ ولی استخدام را با نمود ظاهری افزایش , بیرحمانه بر زمین می کوبد و این استخدام از بد ترین انواع استخدام تاریخ بشری است که حتا خونخوارترین ارتش ها نمی تواند با شیوه های کشتار های این مواد همسری کند . این مواد صرف بر بنیاد آدمی یورش می آورد و دود از دامان انسان را به اسمان می ساید .
در این مورد می خواهم با کار کرد های بنیاد دیده بان بازار هم صدا باشم که تولید و کشت این مواد د رافغانستان یکی از صحنه های تراژیدی قرن را می سازد :
از هشت سال به این سو ما مقدار بیشتر از سرمایه , زمین و کار را در خدمت کشت این مواد داده ایم و در این عرصه در مقیاس جهانی مقام اولین را گرفته ایم .
ما که از 10000 هکتار زمین تحت کشت کوکنار به ریکارد 240000 هکتار رسیده ایم ( که شاید در این سال نظر به ادعای وزارت مبارزه با مواد مخدر کاهش یافته باشد ) سمت به کار گیری کارگران را به سوی تولید ” بد”با تلاش دلال های خارجی داده ایم و این یکی از فاجعه بار ترین سمت دهی نیروی کار انسانی در کشور بشمار می رود . لطفا به این ارقام توجه کنید :
در هر هکتار زمین که برای کشت کوکنار به کار می رودبطور متوسط سه (3) نفرکار گرزراعتی استخدام می گردد . این سه کار گر اکثرا اعضای یک خانواده دهقان است . این خانواده جمعا بالای زمین در برابر تادیه مبلغ اندک مثلا سالانه 3000 دالر ( وقت برداشت حاصل ) به کشت , آبیاری و حفاظت آن می پردازد . اگر خانواده دهقان را که می توانند کاری را انجام دهد به شمول اطفال 5 نفر بشماریم دیده می شود که بالای هرهکتار زمین در حدود (5) نفر کار گر به گونه کارگر زراعتی استخدام شده اند .
حال اگر به طور خوشبینانه ادعای دولت افغانستان را نیز بپذیریم و مقدار زمین های تحت کشت کوکنار را150000هکتار قبول نماییم به این صورت تنها کشت کوکنار در کشور 750000 کارگر را به خود مشغول داشته است و رقم در کشور عقب نگهداشته شده ای چون افغانستان بیسابقه است . من در این نوع سنجش کار گران زراعتی زن رانیز به حساب آورده ام که با خانواده های خود در این فعالیت شریک اند و جالب تر از آن اینکه اطفال کارگر نیز در این عرصه به صورت قابل ملاحظه ای فعال اند و اگر از هر خانواده یک زن را منحیث کارگر زن به شمار اوریم می توانیم ادعای استخدام 150000 زن را در کشت کوکنار به عمل آوریم و به همین ترتبیب اگر ادعای به کار گیری دو طفل یک خانواده را نیز در این مورد داشته باشیم می توانیم رقم گیچ کننده استخدام 300000 طفل را در کشت و حفاظت مزارع کوکنار درج نماییم .
باید به خاطر سپرد که ما در سنجش ارقام بالائی صرف 150000 هکتار زمین را در نظر داشته ایم و اگر رقم دیده بان بازار که فکر می کنم بسیار دقیق تر از هر رقمی دیگر است اساس قرار دهیم به این رقم خواهیم رسید که بسیار تکان دهنده است :
در صورت قبول 200000 هکتار زمین و به کارگیری (3) نفر دهقان با خانواده او که رقم (5) را نشان دهد ار قام زیرین نتیجه می دهد :
تعداد کارگران که در مزرع کوکنار به مثابه ای کارگران زراعتی مشغول می شوند – 1000000 کارگر
اطفال که در مزرع کار میکنند – 400000 کارگر زراعتی کودک .
و به اندازه 200000 زن کارگر کشت کوکنار .
پروسه ای استخدام در این عرصه در این جا خاتمه نمی یابد و کوکنار بعد از پروسس از مزارع به دستگاه های تولید مواد مخدر راهی می شود و صنعت تولید مواد مخدر که در کشور جوان ولی بسیار پرمنفعت است با به کار گیری کارگران صنعتی این صنعت با زهم استخدام را ریشه می زند با وجود آنکه کار یابی صورت گرفته است و از نگاه اکونومیست ها استخدام سیر صعودی را پیموده است .
در کشور ما با وجو محرمیت شدید که در مورد دستگاه های تولید مواد مخدر موجود است و هرگونه آمار را می تواند تحت سوال قرار دهد در حدود 1000 دستگاه می رسد . تعداد از این دستگاه ها سیار بوده و می تواند انتقال یابد . در اوایل کارگران و تولید کننده های این مواد خارجی بخصوص پاکستانی ها بودند که با معاش بسیار بلند به چنین کاری دست می زدند و از جانب دلالان خارجی استخدام می شدند ؛ ولی از 4 چهار سال به این سو تقریبا همه تولید کننده های مواد مخدر افغانی بوده و در این مهارت حاصل نموده اند . هر دستگاه در خدود ده نفر به شمول مستخدمین خدماتی اند که به این ترتیب 10000 کار گر صنعتی در این مورد مصروف اند .
جان مطب در این جاست که بزرگترین حمل کننده های داخلی این مواد اطفال اند که راه دور را با پا می آیند و با تن های کوچکشان , مواد به سنگینی کوه را حمل می کنند . این یکی از مهم ترین مسایل انسانی درکشور ما و حتا در مقیاس جهان است که باید به آن توجه شود . برای من و می دانم که برای دیگران نیز این انتقال دهنده گان کوچک مواد مخدر عجیب جلوه دارد . مهم تر از همه اینکه اکثرا این کارگران زراعتی مواد مخدر به سپاهیان حفاظت این مواد تبدیل می شوند که با تمامی وجود از کشت آن به دفاع می ایستند و نیروهای کمکی اپوزیسون مسلح را می سازند و سرانجام به تفنگداران تبدیل می شوند که خود استخدام در اقتصادرا ضربه های کاری میزند
این همه را به آنانی اختصاص دادیم که در کشت و تولید و قاچاق مواد مخدر سهیم اند ؛ ولی در آنسو منسوبین قانون برای مهار کردن ها و سد شدن ها در قبال مواد مخدر تیز استخدام شده اند که همه در یک چوکات می جنگند ؛ یکی برای قانون و دیگری برای رد قانون .
از دید این تحلیل باید با جدیت با این پدیده سری ناسازگاری را پیشه کرد و بر لانه های انا ن یورش برد و استخدام , سرمایه و زمین را از چنگ تار های عنکبوت بیرون آورد .
2 – دید دومی در این مسئله عکس مسایل است که از آن در بالا گفته آمدیم و در این مورد باید با نظریات سنلس یکجا شد . من از اولین کسانی بودم که با نظریات سنلس از در مخالفت پیش آمدم ؛ ولی حالا می خواهم با سوالاتی را در این مورد داشته باشم
سوال اینجاست که آیا ما می توانیم با این پدیده آنچه که باید انجام دهیم , عمل نماییم و یا با عملکرد های خود این همه سرمایه را بر باد می دهیم و نتیجه ای از آن بدست آورده نمی توانیم ؟ آیا می توان بازار های خارجی را که قیمت های بلند را هر روز در این مورد آزمایش می نمایند محدود کرد .؟ آیا ما خواهیم توانست خارجی ها را متقاعد سازیم که از تشویق کشت کوکنار دست بردارند و جنگ تریاک را یک بار دیگر در کشور ما چون چین در قرن 17تکرار نمی کنند .؟
در صورتیکه ما قادر به ارایه جواب به این سوال ها باشیم ما می توانیم گزینه اول را انتخاب کنیم و مبارزه با کشت و تولید مواد مخدر را اولویت دهیم .
در صورتیکه نتوانیم چنین امری را انجام دهیم می توانیم با استفاده از حرف های سنلس به یک راهبرد مختلط دست زنیم این راه برد می تواند استخدام نا مطلوب را به گونه مطلوب تغییر جهت دهد .
هدف من از انتخاب راه سنلس قانونی ساختن کلی کشت کوکنار نیست بل ایجاد یک راهبرد که قانونا کشت مواد مخدر را برای تولید مواد طبی اماده ساخته و تولید مواد مخدر را که تاثیر اوری فراوانی بر بازار های جهانی دارد در دست گرفته و از دست خارجیها بیرون کشید . این امر می تواند نیروی کار استخدام شده را در این عرصه ارتقا دهد و مهارت های جدید را با ایجاد فابریکات مواد تیهوش کننده , ایجاد نماید . این عمل خواهان راه کرد های منطقی ای است که باید گزینش آن با احتیاط صورت گیرد و شتابزده گی ها این حرکت را دها مرتبه زیان بارتر می سازد .
این نظر با وجود که برای بسیاری از تحلیل گران عجیب جلوه خواهد کرد ؛ ولی فکر می کنم که وقت آن رسیده است که به آن باید مکث دوباره کرد .
این عمل میتواند :

  • مقدار پولیکه برای مبارزه علیه مواد مخدر به کار گرفته می شود , صرفه جوئی نماید
  • استخدام را با مهارت های جدید به وجود آورد .
  • صنعت ادویه سازی را در کشور تقویه کند .
  • بازار های دنیارا تحت تاثیر قرار دهد و یک وسیله خوب فشار بین المللی بدست آید .
  • بهانه خارجی ها در این مورد بی اثر شود .
  • عواید حاصله از آن در پروژه های دیگر به کار رود
    ولی همه این امتیازات صرف می تواند در وجود یک دولت قوی شکل گیرد و در غیر آن نمی توان از فرصت استفاده نمود . زیرا خارجی ها خود از این مواد به نفع منافع کشور هایشان استفاده میبرند .
    در ایندمورد نمی توان نسخه ای واحد را تجویز کرد برای آنکه هردو راهبرد خوبی ها و بدی های را در مورد اقتصاد و بخصوص در مورد استخدام دارد که باید بر آن توجه کرد .
استاد مسعود

استاد مسعود

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که

پیمایش به بالا