1- در افغانستان متاسفانه قاعده روی کردن قدرت سیاسی با تکیه به عامل خارجی به یک نوع عادت سیاسی تبدیل شده است . عامل خارجی عامل داخلی را تشخیص می کند و به پیش می راند و یا عامل داخلی عاملی خارجی را برای حمایه و یا یورش اماده می سازد و تعهدات مشخص و قابل قبول را برایش پیشکش می کند و سرانجام دروازه خارجی باز می شود و قدرت از دروازه خارجی وارد کشور مانند نیروی رهبری کننده باشعار ملی گری و وعده های نجات کشور بر کرسی رهبری دست می یابد . واین از اینرو دروازه های امدن ها گاه از شمال و گاه از شرق باز می شود و تعداد از ما ها با خارجی ها دریک زمان با لباس خودمان و در تعداد موارد با لباس بیگانه ها برای نجات مردم که خود آنان را در بند می کشند می آیند تا باقیمانده ها را به غارت برند .
2- زمان پایانی قدرت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان است ،دوکتور بر قدرت تکیه زده است وخلاف دوره ریاست استخبارت که نمی توان از انتقاد ها او را مبرا دانست رسیاست جمهوری را مدبرانه به پیش می برد . نمی خواهم در این جا از کارکرد های او چه خوب وچه بد یار آوری کنم ، می خواهم از همین زمان بازی رفت و برگشت سیاسی را به تصویر کشم . مجاهدین بعد از خروج شوروی برخلاف تصور همه که پیشبنی های سقوط دولت افغانستان را در یک هفته تا دو ماه می دانستند ؛ کم آمدند و علاوهاز اینکه چنین اتفاق نیافتاد بل شکست های غیر قابل پیشبین را در تنگی واعی جان لوگر ، جنگ سرنوشت ساز جلال آباد ، حرکات کامیاب در هرات و غزتی و میدان وردک پی هم متقبل شدند . و ماهدین را به این باور رسانید که طرح پنج فقره یی بینسیوان نماینده خاص سرمنشی ملل متحد را مورد مطالعه و ارزیابی مجدد قرار دهند .
2- مذاکرات ژنیو برای رسیدن صلح در افغانستان آغاز شد ولی در این مذاکرات مجاهدین حذف گردید و نماینده گی مجاهدین در این مذاکرات دولت پاکستان بدوش داشت . حذف شدن و عواقب بد این حذف شدن ها نمایان شد و بعد ها در دوحه اول چنین شد و پیامد های آنرا ما می بینسم . درمذاکرات ژنیو وزیر خارجه افغانستان عبدالوکیل و وزیر خارجه پاکستان به نماینده کشور خود و مجاهدین اشتراک کردند .
3- فشار های مهم از جانب سازمان ملل متحد بر دولت داکتر نجیب الله مبنی بر کناره گیری ایشان از قدرت مانند یک اساس رسیدن به صلح وارد شد . دوکتور از ریاست جمهوری و ریاست حزب استعفا نمود قدرت را برای ریاست اجراییه به سرپرستی سلیمان لایق سپرد . زمینه آمدن مجاهدین به قدرت اماده شد و سرانجام قدرت در کابل به نماینده گی مجاهدین به ممثل دولت اسلامی در تبعید جضرت صبغت الله مجددی مستقر در پاکستان توسط دوکتور عبدالواحد سرابی معاون اول و معاون دوم عبدالرحیم عاطف با امانت با تمامی تشکیلات نظامی و اداری سپرده شد .
4- این حرکت اولین حرکت رفت برگشت سیاسی بود که از دروازه های پاکستان صورت گرفت مجاهدین از پاکستان با جمایه این کشور وارد افغانستان شدند و سه ماه اول را حضرت صبغت الله مجددی دولت اسلامی را مطابق طرزالعمل که به تصویب رسیده بود بدوش گرفتند و بعدا جناب استاد ربانی درراس قدرت قرار گرفتند
5- دولت اسلامی افغانستان تننها دوسال با پاکستان و تنها چند ماه با هم سازش داشتند با تاسف باید کفت که در این زمان غارت دارایی دولتی به نام غنیمت به یغما رفت که مقدار زیادی آن راهی پاکستان شد . جنگ های داخلی شدد گرفت و مراکز قدرت در شمال ، شمال شرق ، شرق ، جنوب، شمال غرب و مرکز افغانستان با قدرت های نظامی بزرگ بوجود آمدند و ویرانی کشور در یک حد یک جنگ خارجی شکل گرفت .
6-پاکستان با داشتن امکانات وسیع در میان محاهدین در تلاش اضمحلال دولت اسلامی بخصوص اخمد شاه مسعود شد از اینرو دست به ایجاد نیروی قهار دیگر بر ضد مجاهدین بنام طالبان زد که در تشکیل آن بابر شاه وزیر داخله پاکستان بی نظیر بوتو صدراعظم پاکستان نقش بزرگ را ایفا کرد .
7- جنباب استاد سید موسی توانا یکی از موسسین حزب جمعیت اسلامی برایم همگامیکه هردو عصویت کمیسیون 21 نفره تدویر لویه جرگه داشتیم گفت که آی اس آی یعنی سرویس اطلاعاتی پاکستان برای پیشنهاد کرد که رهبری طالبان را بردوش گیرم ولی من نپذیرفتم ؛ سبب آن این بود که پاکستان در نظر داشت برا ی کاهش حداقل اندیشه بد در مورد طالبان می خواست در راس یک ازبیک را قرار دهد .
8 – سرانجام جنبش طالبان د رماه اکتوبر 1994 پا به عرصه وجود گذاشت و بعد بسیار کوتاه راهی افغانستان شدند ایشان به قندهار امدند و و به جلال آباد یورش بوردند و اعدام های را انجام دادند ؛ تعداد از چپی ها با این نیرو همگام شدند و در عقب نیروی قهار اهداف بزرگ خود را پیاده می کردند .
9- در ماه سپتامبر 1996 میلادی مجاهدین به شکست مواجه شد و خود را امارت اسلامی خواند و دولت اسلامی به شمال رفت ولی مرکز مقاومت علیه این دولت در پنشیر تا آخرین روزهای این امارت به رهبری احمد شاه مسعود به مقابله پرداخت . قوانین سخت گیرانه را این دولت ادامه داد ، موجودیت اسامه بن لادن و القاعده واقعه 11 سپتامبر امکانات یورش امریکا را مساعد ساخت .
10- امریکا به افغانستان با همدستی مجاهدین و نیروهای ژنرال دوستم یورش برد و اینبار مجاهدین از دورازه امریکا امدند .
11- تمامی پست های کلیدی بدست محاهدین یکبار دیکر افتاد و مجاهدین بار دوم به قدرت تکیه زدند در حالیکه اینبار امریکا و غرب با تمامی امکانات مالی و تخنکی از این دولت پشتبانی مبکردند .
12- طالبان با وجودیکه با دولت جمهوری و امریکا می جنگیدند با امریکایی ها به گفته آغای ستانکری از سال 2007 تماس گرفتند و مذاکرات سری را آغازیدند ، اینبار طالبان برای بار دوم می خواستند از همان دروازه که مجاهدین داخل افغانستان شدند وارد کشور شوند ( بار اول مجاهدین بعد از واگذاری دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان وارد افغانستان شدندو طالبان نیز از همین دروازه وارد شدند .)
12- سال 2021 برای طالبان سال جالب بود ، طالبان با امریکایی سری سازش گرفتند و از همان دروازه که مجاهدین آنان را عقب رانده بودند خواستند وارد افغانستان شوند .
13– در مذاکرات دوحه یکبار دیگر مسله مذاکرات ژنیو و حذف شدن ها به مشاهده رسید ، در مذاکرات ژنیو مجاهدین خذف شده بود و نماینده گی آنان را دولت پاکستان انجام می دهد و در کنفرانس اول دوحه دولت افغانستان حذف شد و دولت امریکا نماینده گی امریکا را انجام می دادند .
14- دولت جمهوری افغانستان با تمام امکانات اش همانطوریکه دولت دموکراتیک برای مجاهدین تسلیم داده شد برای طلبا امریکا تسلیم نمود و این دومین بار واگذارید یک دولت قوی به گروپ جنگ آور بود
15- مجاهدین برای مقابل به حاکمیت افغانستان در تلاش شدند با روسیه و چین با هم شوند و مبارزه را برای پس گیری قدرت را آغاز نمایند .
16- حاکمیت افغانستان با چین نزدیک شد و بزرگترین قرار داد های چون لیتیوم ، مس، سرمایه گذاری در مرکز افغانستان ، نفت شمال ، خط آهن ترانس افغان ، کاسا 1000 را امضا و برای تاپی تلاش های زیادی با ترکمنستان کرد . ازبیکستان ، قزاقستان ّ قرقیزستان وتورکمینستان و آذربایجان رابطه گرفت
17 – از همه مهم تر نامه برای اشتراک در گردهم آیی بریکس کازان نوشت و خواستار اشتراک در آن شد و به این تلاش ها خواست دوروازه ها را بروی مخالفین ببندد ؛ اینکه آیا می تواند یا نه حرف دیگریست ولی حاکمیت با بیداری چنین می کند . اینبار شاید دروازه بریکس برای امدن یک قدرت سیاسی در کشور مهم باشد ، که حالات بعدی انرا بازگو خواهد کرد
حرف آخر : تا هنوز دوبار قدرت سیاسی در 32 سال از دورازه پاکستان و دوبار از دراوزه امریکا واورد شده اند ؛ دروازه های خارجی برای ما قصه های زیادی می سازد که جز ترس و وحشت و کشتن و بستن و لی گاه گاهی خوشی و سرور کوتاه مدت چیزی دیگری نیست .