1- ترامپ در جدید ترین حرف های خود به دنبال حرف های در برابر اروپا و چین اینبار به سراغ کشور های بریکس رفت و هشدار داد که : اگر این کشور ها در پی ایجاد ارز جدید و یا پشتیبانی از ارز جدید نمایند به عکس العمل شدید امریکا در تجارت حارجی مواجه می شوند و آن عبارت از گذاشتن 100 % تعرفه های گمرکی بر کالا های صادراتی این کشور ها به امریکا است .
این درحالی است که قبلا امریکا چنین هشدار مشابه را برای اروپا 20% کانادا و مکسیکو(25%) که از متحدین نزدیک امریکا و در پیمان USMCA که یک پیمان تجاری است و دوام پیمان تجاری میان سه کشور NAFTA که در سال 1994 به امضا رسید و بعدا در سال 2017 چای جود را به پیمان چدید در 2017 که در سال 2018 به تصویب رسید و در سال 2020 درعمل پیاده شد می باشد .
امریکا در برابر رقیب اصلی چین که بازار های امریکا و اروپا و تقریبا همه جهان را دور می زند هشدار گذاشتن 60 تا 100 درصدی را داده است که می توان بروشنی دید که سیاست حمایوی یا پرکتوسیونیزم را عملا خلاف حرف های امده در سازمان بین المللی تجارت W.T.O می خواهد مانند سیاست رسمی دولت امریکا که تا دیروزدر تمامی کشور ها خلاف نظام مارکیت می دانستند مانند افغانستان پیاده نماید . و این تایید همان حرف های ماست که در زمان جمهوریت از سیاست حمایوی حرف های به میان می آوردیم ولی دوستان که از امریکا و اروپا تشریف آورده بودند ملامتمان می کردند که این حرکت خلاف منافع ملی کشور اصول نظام مارکیت است .
2- کشور های بریکس که حالا مانند یکی از قطب های قوی تولیدی جهان تبارز نموده است بیشتر نیم نفوس چهان را در خود جا داده و یکی از بزرگتری سازمان های اقتصادی بشمار می رود که در این اواخر از پنج کشور به 11 کشور با در نظر داشت اینکه ارجنتاین با وجود انصراف ار لست کشور های بریکس بیرون نشده است . ارتقا نموده است
در این اواخر به تعداد 16 کشور درخواستی شمولیت که در بین این کشور ها اندونیزیا و ویتنام نیز شامل است ، داده اند . ولی به تعداد 40 کشور علاقمند به پیوستن به این قدرت جدید اقتصادی شده اند که مرام و هدف اصلی آن شکستن جهان قطبی و ایجاد جهان چند قطبی می باشد .
2- ظرفیت این کشور ها را می توان از این ازقام بدست آورد . ضادرات این کشور ها در مجموع صادرات جهانی به 23،12 % و واردات این کشورها در مقیاس جهان به 18،83 % می رسد که این رقم تنها همان پنج کشور اولی بریکس است ولی؛ کشور هایکه تازه شمولیت بریکس را بدست آورده اند مانند عربستان صعودی ، امارات متحده عربی ، ارجنتاین ، مصر ، ایران و اتیوپی یا حبشه ( ارجنتاین و سعودی درخواستی خود را دوباره واپس گرفته اند ولی تا هنوز نام این کشور ها حذف نشده است ) در مجموع 3 % واردات را در مقیاس جهان می سازند که به این صورت اگر این رقم را با واردات پنج کشور جمع بزنیم واردات کشور های بریکس در مقیاس جهان به 21،83 % تشکیل می کند . و صادارت این کشور در مقیاس کل کشور ها به 3،7 %ذرصد را تشکیل می دهند .که به این صورت کشور های بریکس 26،82 % تمامی صادرات دنیا را به خود اختصاص داده است .
3- صادرات و واردات کشور هایکه تازه به بریکس پیوسته اند چنین است :
ضادرات : عربستان سعودی 1،65% .. امارات متحده عربی 1،43…ارجنتاین 0،36 مصر 0،08 ایران 0،08 اتیوپی 0،02%
واردات : 0،73………………………………………1،48……………..0،32…………… 0،32….. .. 0،10………… 0،06
…………………………………………………………………………
در سال 2023 میلادی واردات امریکا از کشور های بریکس به مبلغ 640 ملیارد دالر رسید و در همین سال صادرات ایالات متحده امریکا به کشور های بریکس البته همان کشور اولی به 240 ملیارد بالغ شدکه یک کسر بلانس تجارت را و یک تجارت غیر متوازن را به نمایش گذاشت .
4- حالا پرسش این جاست که آیا می تواند چنین کند و یانه برای اینکه اگر روی پیامد ها مکث کنیم دیده می شود که احتمال سه نکته بسیار مهم در این مورد موجود است .
1- شاید کاهش تقاضا نسبت بلند رفتن قیمت ها که بسبب بلند رفتن تعرفه ها بر کالاهای بخصوص چینایی شود و این خود سطح مضرف را کاهش و بر رفاهیت تاثیرات منفی وارد می کند .
2- چین و هند نه تنها صادر کننده به امریکا هستند بلکه این کشور ها از کشور های اند که بزرگترین کشور های وارد کننده کالا های امریکایی بخصوص در محصولات زراعتی و انرژی بشمار می رود که روی این مسله باید توجه کرد . که خود باعث کاهش درامد صادراتی شده و کاهش رامد صادرات کاهش تولید را در داخل کشور معنی می دهد .
3- آیا این عمل باعث اتخاذ سیاست های عکس العملی از جانب این کشور ها بخصوص چین نمی شود که خود معنی خلای عرضه را در بازار تشکیل خواهد کرد و باعث بلند رفتن قیمت های بازار خواهد شد که خود با عث شکست سیاست حمایوی را رقم خواهد زد .
ولی چیزی شکفت آوری که حالا پدید آمده است این است که با این هشدار ها “ارزش های اخباری “؛ روی ارزش دالر تاثیر مثبت را ایجاد و سیر ارزشی دالر در این چند روز بصورت صعودی کاملا مشهود است .
فکر می کنم این هشدار ها وقتی می تواند که کاملا تطبیق شود که تولید داخلی بتواند ظرفیت جبران خلای که شاید از طریق کاهش واردات کالا های ساخت کشور های بریکس در بازار های امریکا ایجاد می شود بدست آورد ، در غیر آن کاهش عرضه ، افزایش قیمت ها و کاهش ارزش دالری که هدف گیری کشور های بریکس می باشد بوقوع خواهد پیوست .